« تن های هزار ساله » یا « تنهای هزارساله »، آخرین اثر مرحوم سعید تشکری با همراهی مهدی سیمریز است که زندگانی ابنبابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر) را در قرن چهارم هجری و حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و ابتدای غیبت کبری امام عصر(عج) را روایت میکند.
داستان کتاب تن های هزار ساله از وقوع یک سیل ویرانگر در دوره فتحعلیشاه قاجار و بیرون آمدن قبرستانی قدیمی در باغ مستوفی شهر ری (قبرستان ابن بابویه کنونی) از زیر خاک شروع میشود.
با پیداشدن جنازهای حدوداً هزارساله اما سالم، به زندگی مرحوم شیخ صدوق در ابتدای قرن چهارم هجری باز میگردد.
با پرداختن به زندگی ابن بابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان (عج) مرور میشود.
کتاب اول (نیمی از داستان) با مرگ ابن بابویه پایان مییابد.
نویسنده در کتاب « تن های هزار ساله » با یک رفت و برگشت در گذر زمان، نگاهی میاندازد به زندگی و زمانه شیخ صدوق.
شیخ صدوق کیست؟
شیخ صدوق که ایشان را با نام ابنبابویه نیز میشناسند، از علمای بنام در قرن چهارم هجری است.
معروفترین اثر او « من لایحضر الفقیه » نام دارد که مجموعهای از احادیث در مورد احکام (فرعی) دین است و بهعنوان یکی از کتابهای چهارگانه شیعه شناخته میشود.
ولادت شیخ صدوق
درباره تولد شیخ صدوق روایتهای متعددی نقل شده است.
سال ولادت شیخ صدوق به نحو دقیق مشخص نیست.
اما آنچه از:
- کتاب وی، « کمال الدین »
- و کتاب « غیبت » شیخ طوسی
- و « فهرست » نجاشی
استفاده میشود، این است که وی پس از مرگ محمد ابن عثمان عَمْری، دومین سفیر از سفرای چهارگانه امام زمان(عج)، در سال ۳۰۵ و در اوایل سفارت ابوالقاسم حسین ابن روح، سومین سفیر، متولد شده است.
بنابر نقل، حسین ابن موسی ابن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود)، پس از مرگ محمد ابن عثمان عَمْری از ابوجعفر محمدبن علیبن اسود خواسته است که از حسین ابن روح نوبختی (سومین سفیر) بخواهد که او از امام زمان(عج) بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد.
ابوجعفر میگوید من نیز از حسین ابن روح درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان(عج) رساند.
پس از سه روز به من گفت که امام(عج) برای علی ابن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل به سببش او را سود میرساند.
ماجرای کتاب تن های هزار ساله
زندهیاد تشکری در کتاب « تن های هزار ساله » از زمانه و دوره حیات شیخ صدوق بهره برده است تا نگاهی بیندازد به دوران غیبت و مسائل تاریخی و اجتماعی آن زمان.
داستان از زمان قاجار آغاز میشود.
زمانی که سیلاب دهشتناک زمان فتحعلیشاه، سردابی را از دل خاک بیرون آورد.
این سیلاب جنازهای را در معرض دید همگان گذاشت که تا مدتها همه را میان وحشت و شادی، متحیر گذاشته بود.
جنازهای که براساس هویت درجشده در کتیبه کنارش، متعلق بود به یکهزار سال قبل!!
پیکر شیخ صدوق سالم مانده بود و خبرش در بلاد و شهرهای مختلف پیچید.
برای خود شاه، سؤال بود که: چرا این جنازه سالم مانده است؟
برای همین دستور تحقیق و تفحص درباره شیخ صدوق را صادر میکند و اینچنین، داستان ما را به دل تاریخ شیعه و سالهای پایانی غیبت صغری و سالهای ابتدایی غیبت کبرای امام زمان(عج) میبرد.
با پرداختن به زندگی ابنبابویه (پدر) و شیخ صدوق (پسر)، حوادث سالهای پایانی غیبت صغری و آغاز غیبت کبرای امام زمان(عج) مرور میشود.
کتاب اول (نیمی از داستان) با مرگ ابنبابویه پایان مییابد.
نویسنده در کنار پرداختن به دورانی حساس از تاریخ اسلام، آغاز غیبت کبری امام زمان(عج)، نگاهی نیز به زندگی و خاندان یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین علمای شیعه نیز داشته است.
فروریختن ستارههای آسمان دانش و تقوا
پدر شیخ صدوق (مشهور به صدوق اول) از علمای بزرگ شیعه در عصر غیبت صغری بود.
مقام این عالم بزرگوار بهقدری بالا بود که امام حسن عسکری(ع) در نامهای ایشان را «شیخ»، «فقیه» و «معتمد» خطاب کردهاند.
پدر شیخ صدوق که دوران امام حسن عسکری(ع) و دوران غیبت صغرای امام زمان(عج) را درک کرده بود، در سال ۳۲۹ قمری و همزمان با شیخ کلینی و علی ابن محمد سمری، آخرین نائب امام زمان(عج)، از دنیا رفتند؛
از همین رو این سال تلخ به سال فروریختن ستارههای آسمان دانش و تقوا مشهور شد، اما پسر علیبن بابویه، شیخ صدوق، پس از آن جای خالی پدر و تمامی ستارگان پیشین را پر کرد.
سیمریز در مصاحه با ایسنا اظهار داشته نگارش جلد نخست از اواخر سال ۱۳۹۹ آغاز شد و تا اواسط سال ۱۴۰۰ که با درگذشت استاد تشکری مصادف شد، به اتمام رسید. آنچه تحویل ناشر شد در اواخر سال ۱۴۰۰ بود که اکنون خدا را شکر به چاپ رسیده است.
دفتر نشر معارف کتاب « تنهای هزارساله » را در دسترس علاقهمندان به داستان تاریخی و دینی قرار داده است.
هنوز دیدگاهی وجود ندارد